


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

کامیار-موضع گیریهای متفاوت السودانی و سران عراق درباره ادامه حضور آمریکا خبرساز شده است.محمد السودانی، نخست وزیر عراق در مصاحبه ای با وال استریت ژورنال از حضور نیروهای آمریکایی در کشورش دفاع کرد و گفت که هیچ جدول زمانی برای خروج نظامیان آمریکایی تعیین نشده است. به نوشته خبرگزاری رویترز، السودانی با اشاره به نیروهای آمریکایی و ناتو که به واحدهای عراقی برای مقابله با داعش آموزش می دهند و به آن ها کمک می کنند اما عمدتا از میدان نبرد دور هستند، گفت که نیروهای خارجی همچنان مورد نیاز هستند. نخست وزیر عراق در این مصاحبه تصریح کرد نابودی گروه تروریستی داعش به زمان بیشتری نیاز دارد.السودانی که اکتبر سال گذشته به عنوان نخست وزیر برگزیده شد به وال استریت ژورنال گفت که قصد دارد ماه آینده یک هیئت بلندپایه را برای رایزنی با مقام های آمریکایی به واشنگتن بفرستد. او در ادامه خاطر نشان کرد که عراق مایل است تا روابطی مشابه با عربستان و سایر کشورها و تولیدکنندگان نفت و گاز حوزه خلیج فارس با واشنگتن داشته باشد.السودانی به این نشریه گفت این را که عراق هم با ایران و هم با آمریکا رابطه خوبی داشته باشد، غیرممکن نمی داند. این اظهارات السودانی درباره نیاز عراق به نیروهای نظامی در حالی است که گروههای مقاومت عراقی بارها درباره ادامه حضور نیروهای آمریکایی در این کشور هشدار دادهاند. از سوی دیگر در تناقضی آشکار، السودانی در سفر اخیر خود به آلمان و در کنفرانس خبری با صدراعظم آلمان اعلام کرده بود که عراق به نیروهای نظامی خارجی نیاز ندارد و هیچ تیم مستشاری برای آموزش وجود ندارد!! در این بین عائد الهلالی، عضو برجسته چارچوب هماهنگی شیعیان عراق به سایت العربی الجدید گفت: تفاوتی میان موضع گیریهای محمد شیاع السودانی (نخست وزیر عراق) و برخی از طرفها در چارچوب درباره مسئله حضور نظامیان آمریکایی در این کشور وجود دارد، به این شکل که طرفهایی در داخل ائتلاف بر اخراج کامل این نیروها در دوره السودانی تاکید دارند اما السودانی به همراه برخی طرفهای دیگر خواستار حضور این نیروها و در حال رایزنی با آمریکاییها درباره تعداد و مناطق استقرار و فعالیتشان هستند. الهلالی در ادامه اظهار کرد: نگرانی سیاسی از سوی برخی طرفهای چارچوب و نیز السودانی درخصوص اقدام برای اخراج آمریکاییها در مرحله فعلی وجود دارد و آن ها نگران هستند که این اقدام موجب مشکلات سیاسی، امنیتی و اقتصادی برای عراق شود و السودانی نمیخواهد شرایط عراق بحرانی شود بلکه برای حل هرگونه اختلافنظری در چارچوب دیپلماسی و سیاسی تلاش میکند.این عضو برجسته چارچوب هماهنگی افزود: گروههای سیاسی عربی اهل تسنن و کُرد موافق ماندن آمریکاییها هستند و این دلیل اختلافنظرها میان گروههای عضو چارچوب است، این مسئله هنوز موضوع گفت و گوها و مذاکرات مستمر برای رسیدن به توافقی مورد حمایت اکثر گروههای سیاسی تشکیل دهنده ائتلاف و حامی کابینه السودانی است.عراق ۳۱ دسامبر ۲۰۲۱ به صورت رسمی اعلام کرد که ماموریت نیروهای آمریکایی در این کشور به مستشاری تغییر کرد، بر اساس توافق امضا شده میان دو کشور، نیروهای آمریکایی که تعدادشان از ۲۰۰۰ تن فراتر نمیرود، در سه پایگاه اصلی در عراق مستقر هستند، یکی پایگاه عین الاسد واقع در ۱۳۰ کیلومتری شهر الرمادی، مرکز استان الانبار، دومی پایگاه حریر در شمال اربیل در اقلیم کردستان عراق و سومی پایگاه ویکتوریا واقع در مجاورت فرودگاه بغداد که در آن یگان تحلیل داده مستقر هستند و سفارت آمریکا قرار دارد. چندی پیش برخلاف انتظارها، محمد شیاع السودانی، نخستوزیر عراق در بیانیهای درباره مسابقات جام ملتهای خلیج (فارس) از عبارتی جعلی استفاده کرد. این در حالی است که از عراق به عنوان متحد ایران و از السودانی به عنوان چهرهای نزدیک به ایران، انتظار نمیرفت چنین اظهارنظری داشته باشد. مسئلهای که به احضار سفیر عراق در تهران به وزارت خارجه منجر و مراتب اعتراض و ناخشنودی ایران به وی ابلاغ شد اما به رغم انتقاد شدید تهران و احضار سفیر بغداد به وزارت خارجه، محمد شیاع السودانی در سفرش به آلمان بار دیگر این کار را تکرار کرد.عبدالزهره الکنانی، تحلیل گر و چهره آکادمیک نیز اظهار کرد: موضوع خروج نیروهای آمریکایی با توجه به این که چارچوب هماهنگی این کابینه را تشکیل داده، مسئلهای اساسی است و اظهارات السودانی ممکن است موجب بحران در داخل چارچوب شود.الکنانی در ادامه گفت: موضوع ماندن نیروهای آمریکایی در عراق از یک بحث سیاسی و نظامی به پاسخ به ترور (شهید) سلیمانی و المهندس تبدیل شده و اخراج نیروهای آمریکایی باید واکنش عراق به این حمله باشد. همچنین الکنانی تاکید کرد: پارلمان عراق زمانی که السودانی نماینده آن بود، با خروج نیروهای آمریکایی موافقت کرد، به همین دلیل دولت به اجرای این قرارداد متعهد است.احمد السهیل، تحلیل گر سیاسی گفت: السودانی هم اینک با بحرانهای متعددی مواجه بوده و بیشتر از قبل به حمایت از فراکسیونش در پارلمان نیاز دارد. السهیل افزود: رویکرد کنونی السودانی درباره بحرانهایی مانند نرخ ارز و مبارزه با فساد ممکن است مسئله نیروهای آمریکایی را به موضوعی برای چارچوب بدل کند که با آن السودانی را جایگزین کند، البته این احتمال در آینده نزدیک بعید است اما تردیدهایی درباره ماندن السودانی در طول این دوره انتخاباتی در پستش وجود دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

مجید حسینزاده- برف و سرمای بیسابقهای که کشور را فراگرفته، بسیاری از مشاغل را تعطیل و افراد را خانهنشین کرده است. در این سرمای استخوانسوز، بعضی افراد هم هستند که قید آرامش خود و خانواده را زده و برای خدمت به مردم، جانشان را بهخطر انداخته و از هیچ تلاشی فروگذار نکرده اند. تصاویر بعضی از این افراد و اقداماتشان در شبکههای اجتماعی خبرساز و پربازدید شد. در این مطلب، مروری بر از خودگذشتگیشان در روزهای بسیار سرد و زیر بارش سنگین برف خواهیم داشت.





ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.






ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

در شرایطی که تربت جام با بیشترین افت فشار و قطعی گاز مواجه بود، خبرها از اتصال تدریجی گاز مشترکان این شهر از عصر دیروز حکایت دارد.به گزارش خراسان، مدیرعامل شرکت گاز خراسان رضوی از وصل گاز ۳ هزار مشترک تربت جام خبر داد و گفت: وصل گاز مشترکانی امکانپذیر است که در منزل حضور داشته باشند. درخور ذکر است که با توجه به خطرات برقراری مجدد گاز و نشت احتمالی گاز از بخاری های خاموش شده، لازم است که شهروندان در منزل حضور داشته باشند و جلوی نشتی گاز از بخاری های خاموش شده را بگیرند.همچنین پیگیری های خبرنگار خراسان در تربت جام حاکی از تلاش گسترده ماموران گاز و نیروهای داوطلب برای اتصال گاز است. براساس این گزارش، نیروهای ارتش، سپاه و بسیج به کمک شرکت گاز آمده اند تا با حضور در خانه همه اهالی شهرستان تربت جام، زمینه اتصال گاز مردم را فراهم کنند. پیش از این گاز 70 درصد مشترکان شهرستان تربت جام دچار قطعی شده بود اما اکنون با تقویت جریان گاز در خطوط لوله این شهرستان و آغاز اتصال مجدد گاز در مناطق مختلف تربت جام، انتظار می رود که طی یکی، دو روز آینده 100 درصد مشترکان این شهرستان بار دیگر از نعمت گاز بهره مند شوند. مشروح گزارش ما درباره اقدامات انجام شده برای رفع مشکل ناترازی گاز تربت جام را در خراسان رضوی بخوانید.
گزارش ها از وضعیت تربت جام و خدمات رسانی ها
قطعی گاز بخشی از شهرستان،عذرخواهی فرماندار و خدمات رسانی گسترده دستگاه ها

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سیدخلیل سجادپور- مردی که در روند رسیدگی قضایی به پرونده قتل هولناک دختر و همسرش چند انگیزه مختلف را بازگو می کرد، پس از تشریح جزئیات و چگونگی این جنایت تکان دهنده، در ادعای عجیب دیگری گفت: من همسر و دختر بیمارم را نکشتم فقط به خاطر ترس از روزنامه خراسان، قتل دو عضو خانواده ام را پذیرفتم.
به گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، یازدهم تیر سال 96 مرد 35 ساله ای با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی گفت: دختر 9 ساله و همسر 32 ساله ام از روز قبل گم شده اند و جست وجوهای من و خانواده مادر زنم برای یافتن آن ها بی نتیجه بود. او ادعا کرد: صبح دهم تیر همسرم (طاهره) دختر 9 ساله ام را به مرکز بهداشت منطقه خواجه ربیع برد و من هم به ناچار پسر پنج ساله ام را به منزل مادرزنم بردم تا تنها نباشد اما وقتی از سرکار به خانه بازگشتم از همسر و دخترم خبری نبود! و پاسخ تلفن هایش را هم نمی داد...
در پی اعلام این گزارش، گروهی از کارآگاهان تحقیقات ردیابی را در حالی آغاز کردند که عباس (مرد 35 ساله) مدام پیگیر پرونده بود. در همین حال رصدهای اطلاعاتی کارآگاهان اداره جنایی بر سیگنال های تلفن همراه «عباس» متمرکز شد و به نقطه ای مشکوک رسید چرا که بررسی ها نشان می داد مرد 35 ساله صبح روزی که همسر و دخترش گم شده اند در محل کارش حضور نداشته و به سمت سدکارده مشهد رفته است.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است همین سرنخ مشکوک به این ماجرا رنگ و بوی جنایی داد وبدین ترتیب گروهی از کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ سلطانیان (رئیس وقت دایره قتل عمد آگاهی) تحقیقات غیرمحسوس را ادامه می دادند که ناگهان نهم مرداد خبر کشف بقایای اجساد و استخوان های انسان در نزدیکی پاسگاه انتظامی سدکارده در بی سیم های پلیس پیچید.
بقایای دو جسد که درون شیاری در زمین های کشاورزی قرار داشتند با حضور قاضی کاظم میرزایی ( قاضی وقت ویژه قتل عمد مشهد) مورد بررسی های کارشناسان پزشکی قانونی قرار گرفتند. این بررسی ها نشان داد استخوان های کشف شده مربوط به یک زن جوان و دختری خردسال است،دیگر کارآگاهان یقین داشتند که «عباس» نقشی در قتل همسر و فرزندش دارد. با توجه به ثبت رصدهای اطلاعاتی و تردد عباس در محل کشف بقایای اجساد، وی بلافاصله تحت تعقیب قرار گرفت اما مدعی شد که به خاطر راز و نیاز و دعا برای پیدا شدن همسر و دختر گمشده اش به امامزاده ای در آن نزدیکی رفته است!... این گونه بود که کارآگاهان با راهنمایی های قضایی او را آزاد کردند و به طور نامحسوس تحقیقات را ادامه دادند. آن ها در بازدید سرزده از منزل عباس نیز متوجه شدند که قالی داخل پذیرایی نیز به تازگی شسته شده است و لکه هایی از خون هم روی دیوار منزل وجود دارد. عباس در پاسخ به سوالات و ابهامات مذکور گفت: قالی را برای شست وشو به قالی شویی سپردم تا وقتی همسر و دخترم پیدا شدند منزل تمیز باشد. او درباره لکه خون نیز مدعی شد دختر 9 ساله ام بیماری دیابت دارد وقتی برای آزمایش قند از انگشت او خون می گیریم ناراحت می شود و دستش را به در و دیوار می مالد به همین دلیل احتمال دارد این خون ها مربوط به دخترم باشد!
بنابراین گزارش از سوی دیگر کارآگاهان در تحقیقات نامحسوس خود به اسنادی دست یافتند که نشان می داد روز گم شدن مادر و دختر مذکور، آن ها به مرکز بهداشت مراجعه نکرده اند و جنایت در منزل «عباس» رخ داده است. این درحالی بود که پزشکی قانونی هم در گزارشی مستند، هویت زن و دختر خردسال را با بررسی های دقیق پزشکی مشخص کرد که با مشخصات ژنتیکی مادر و دختر گمشده مطابقت داشت. به همین دلیل «عباس» این بار مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت و درحالی که بیان می کرد دچار عذاب وجدان شده است، به صراحت قتل همسر و دختر بیمارش را پذیرفت و در تشریح ماجرا گفت: نهم تیر در منزل مادرزنم مهمان بودیم که شب هنگام من از همسرم خواستم تا به همراه دختر و پسرم در منزل مادرش بماند و من روز بعد که از سرکار آمدم آن ها را به خانه خودمان ببرم ولی همسرم نپذیرفت و اصرارهای من هم فایده ای نداشت. در مسیر وقتی به خانه بازمی گشتیم دخترم از من خواست تا برایش «کیک» بگیرم اما به دلیل بیماری دیابتی که داشت همسرم اجازه نداد برایش شیرینی بخرم! هنگامی که به خانه رسیدیم پسر پنج ساله ام خوابید و من مشغول تماشای تلویزیون بودم که ناگهان دخترم به سمت یخچال رفت و لیوان شربت آلبالو را برداشت. همسرم با دیدن این صحنه عصبانی شد و لیوان شربت را از دست دخترم گرفت و پرت کرد. با شکستن لیوان،من هم خشمگین شدم و با مشت به سر همسرم کوبیدم که روی زمین افتاد. در این لحظه دخترم پای مرا چسبید تا من مادرش را بیشتر کتک نزنم! ولی من خیلی عصبانی بودم او خودش را روی مادرش انداخت من هم پیکرش را بلند کردم و به سمت دیوار پرت کردم. سر دخترم به دیوار خورد و بی حرکت شد. زنم با دیدن این صحنه، جیغ کشید که من دستم را دور گردنش حلقه زدم و آن قدر فشار دادم که او هم بی حال روی زمین افتاد. در این هنگام بود که از داخل حیاط منزل، کلنگی را برداشتم و به سراغ همسر و فرزندم رفتم. پیکر آن ها کنار هم قرار داشت که ضربات کلنگ را بر سر هر دوی آن ها فرود آوردم و خون زیادی روی فرش ها ریخت. اجساد را درون کیسه زباله و پتو گذاشتم و به درون حمام بردم ولی نتوانستم پسر پنج ساله ام را بکشم! بالاخره تا صبح کنار اجساد ماندم و صبح پسرم را به منزل مادرزنم بردم و نقشه رفتن به مرکز بهداشت را طرح کردم تا کسی به من مشکوک نشود! سپس روز بعد اجساد را در صندلی عقب پرایدم گذاشتم و بی هدف در جاده کلات به راه افتادم که ناگهان خودم را در نزدیکی پاسگاه سد کارده دیدم. از ترس، اجساد را درون شکاف (شیار) زمین کشاورزی انداختم و با بیلی که همراهم بود مقدار کمی خاک روی آن ها ریختم و بعد هم به خانه برگشتم و در نهایت ماجرا را به پلیس اعلام کردم...
براساس گزارش اختصاصی روزنامه خراسان، اما «عباس» هنگام بازسازی صحنه این جنایت تکان دهنده، قصه دیگری را درباره انگیزه خود از ارتکاب قتل همسر و فرزند بیمارش مطرح کرد و به مقام قضایی گفت: دخترم نرگس به خاطر بیماری دیابت (قند) مجبور به تزریق انسولین بود به گونه ای که حتی در مهمانی ها، همسرم دست او را از دوستانش جدا می کرد و به داخل حمام یا دستشویی می برد تا آمپول انسولین به او تزریق کند ولی من طاقت دیدن این صحنه ها را نداشتم. کار به جایی رسید که دخترم هنگام تزریق آمپول فرار می کرد و به من پناه می آورد من هم که نمی توانستم این صحنه های دردناک را تحمل کنم یک شب تصمیم گرفتم تا همه اعضای خانواده ام را به قتل برسانم چرا که بنا به تشخیص پزشکان، دیگر امیدی به بهبودی دخترم نبود! ولی برای نحوه کشتن آن ها تردید داشتم و به همه راه های جنایت می اندیشیدم تا این که بالاخره به این نتیجه رسیدم که آن ها را با پتک (کلنگ) بکشم! که سریع تر جان بدهند!
آن شب وقتی از منزل مادرزنم به خانه بازگشتیم و همه خوابیدند من کلنگی را که برای شکستن موزائیک ها خریده بودم ازحیاط برداشتم و بدون آن که به چهره همسرم نگاه کنم ضرباتی را بر سرش فرود آوردم و بعد هم نرگس (دختر 9 ساله) را به همین شکل کشتم اما زمانی که روی سر پسرم رفتم چشمم به چهره اش افتاد و نتوانستم اورا به قتل برسانم! در همان حال پسرم را به داخل اتاق بردم تا چیزی نبیند. روز بعد هم او را خواب آلود در آغوش گرفتم و به منزل مادرزنم بردم و نقشه رفتن طاهره و نرگس به مرکز بهداشت را طرح کردم.
گزارش روزنامه خراسان حاکی است اظهارات متهم این پرونده جنایی در حالی مقابل دوربین قوه قضاییه بیان می شد که او ناگهان در حاشیه بازسازی صحنه این جنایت وحشتناک، از ازدواج پنهانی خود نیز پرده برداشت و گفت: از مدتی قبل با زن دیگری ازدواج کرده بودم که خانواده ام از این موضوع اطلاعی نداشتند و من تصمیم گرفته بودم تا آرام آرام این موضوع را برای همسرم بازگو کنم که متاسفانه این حادثه رخ داد و ...
بنابراین گزارش، با تکمیل تحقیقات و ثبت دقیق اعترافات متهم در مراحل دادرسی و بازسازی صحنه جنایت، این پرونده پیچیده و حیرت آور با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد. مدتی بعد «عباس» در حالی پای میز محاکمه ایستاد که پرونده وی با توجه به اهمیت و حساسیت آن توسط قضات با تجربه شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی زیر ذره بین عدالت قرار گرفته بود اما او در همان جلسه اول محاکمه، به طور کامل اعترافات و اقاریر خود در مراحل دادرسی را انکار کرد و در ادعایی عجیب گفت: فقط به خاطر ترس از روزنامه خراسان مجبور شدم به قتل همسر و دخترم اعتراف کنم چرا که می دانستم آن ها ماجرای قتل را منتشر می کنند و از ناموس من نام می برند!
رئیس دادگاه که از این ادعای بی اساس تعجب کرده بود خطاب به متهم گفت: اما خبر کشف بقایای اجساد همسر و دخترتان قبل از دستگیری و اعتراف شما در روزنامه خراسان به چاپ رسیده است! پس چگونه مدعی هستید که به خاطر ترس از اخبار روزنامه خراسان قتل همسر و فرزند خردسالتان را پذیرفته اید؟ با سکوت متهم، مقام قضایی ادامه داد: طبق اسناد دقیق و رصدهای اطلاعاتی پلیس، شما در نقطه ای تردد کرده اید که اجساد همسر و دخترتان در همان مکان قرار داشتند، در این باره چه می گویید؟ متهم در پاسخ گفت: آن روز من نیاز به دستشویی داشتم به همین دلیل سوار بر پراید به آن مکان رفتم تا نیازم برطرف شود!
در این هنگام قاضی دادگاه سوال کرد: یعنی شما فقط برای نیاز به دستشویی، ده ها کیلومتر از مشهد به طرف جاده کلات رفتید تا فقط نیاز به سرویس بهداشتی را برطرف کنید؟ آیا این ادعا برای خود شما پذیرفتنی است؟
«عباس» که در مخمصه بدی افتاده بود با تایید موضوع ادامه داد: من همسر و فرزندم را نکشتم!
گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است در حالی که پزشکی قانونی با درخواست قضات دادگاه برای انجام آزمایش های ژنتیکی و حتی بررسی دقیق خاک و آثار باقی مانده از اجساد، اسناد انکار ناپذیری از این جنایت وحشتناک را به دادگاه گزارش کرده بودند، متهم در آخرین جلسه محاکمه خود گفت: «اگر پزشکی قانونی موضوع را تایید کرده است من هم به خاطر عشق به فرزند و همسرم قتل آن ها را می پذیرم!»
در حالی که عشق به همسر دوم در یک ازدواج پنهانی، همچنان یکی از فرضیه های قضایی برای ارتکاب این جنایت هولناک به شمار می رفت، قضات شعبه ششم دادگاه پایان جلسات محاکمه را اعلام و پس از مشورت های قضایی رای خود را در این پرونده حساس صادر کردند.
بنابر رای قضات دادگاه، متهم «عباس» بنابر اسناد و دلایل انکارناپذیر، محتویات پرونده و اقاریر و اعترافات دقیق وی درباره چگونگی وقوع جنایت و همچنین بازسازی صحنه قتل و دفاعیات وی در جلسات دادگاه، به قصاص نفس (به خاطر قتل زن مسلمان) و تحمل 10 سال زندان از جنبه عمومی جرم به دلیل قتل دختر 9 ساله (نرگس) محکوم می شود.
به گزارش روزنامه خراسان، همچنین در رای مذکور که به طرفین پرونده ابلاغ شده آمده است: به لحاظ گستردگی آثار زیانبار جنایت و این که متهم نه تنها از این ماجرا ابراز ندامت نمی کند بلکه بر انکار نیز اصرار می ورزد!
شایان ذکر است: به دنبال اعتراض متهم و وکیل مدافع وی به رای صادرشده توسط شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، این پرونده برای بررسی های دقیق تر به دیوان عالی کشور ارسال شد اما قضات شعبه 26 دیوان عالی نیز پس از مطالعه سطر به سطر اوراق پرونده این جنایت هولناک، بر رای دادگاه مهر تایید زدند و آن را به طور کامل مطابق با موازین شرعی و قانونی دانستند. بدین ترتیب پرونده مذکور در مسیر اجرای حکم قرار گرفت.
اختصاصی خراسان

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

تاریخ مملو از شرکتهای بزرگی مانند گوگل، اپل، فیسبوک و ... است که همیشه اولین نبودهاند، اما با توسعه ایدههایی که حتی گاهی صاحبش هم نبودهاند، پرچمدار شدهاند. برخی از این ایدهها قبل از ابرشرکتهای فناوری در جهان توسط افراد یا شرکتهایی دیگر، اختراع شده یا به ثبت رسیده بودند، اما غولهای عصر اینترنت به پشتوانه توانایی و اثربخشیشان در دنیای مجازی با نقض حقوق خالق و طراح ایدهها از روی آن کپیبرداری کردند، دستی به سر و روی آن کشیدند و شاید بخشهایی را اضافه و بعد آن را عرضه کردند. طرحهایی که ایده پردازش با فروش آن میتوانست صاحب چند میلیارد دلار و با آن به یک کارآفرین موفق تبدیل شود، اما طی یک معادله نابرابر به سود شرکتهای بزرگ تمام شد. بهطور مثال، یکی از آنها همین گوگل است که این روزها 30سالگی را پشت سرمیگذارد. این شرکت با اضافه شدن جیمیل، گوگل تصاویر، گوگل مپ، گوگل ارث، یوتیوب و دیگر شرکتهایی که از شاخههای گوگل محسوب میشوند هر روز به دامنه فعالیت خود در دنیای مجازی اضافه میکند. هر کدام از این شرکتها، برآمده از ایدهای کوچک و شاید یک رویا بودند. رویاهایی که برخی معتقدند گوگل از آنها دزدیده، پرورش داده و با قدرت تاثیرگذاریاش به سرانجام رسانده است. در این پرونده درباره گوگل ارث که الگوریتمهای آن برگرفته از نسخه برنامهای به نام «تراویژن» است و چند پرونده شبیه به آن که گوگل یا ابرشرکتهای فناورانه در آن باختهاند، خواهیم گفت.
خالقان گمنام ایده گوگلارث
ماجرای سرقت ایده گوگلارث که به شکایت یک شرکت حقوقی منجر شد و مینیسریال «کد میلیون دلاری»
هم بر همین اساس ساخته شده است
سال1990 بعد از برداشته شدن دیوار برلین در یک باشگاه تکنو، دو نفر با هم دوست شدند و با ایدهشان جهان را تکان دادند؛ «یوری مولر» نخبه و خوره برنامهنویسی و «کارستن شلوتر» دانشجوی کارشناسیارشد هنر که رویاهای بزرگی در سر داشت. سفر به هرجای جهان بدون هیچ بلیت و هواپیمایی، تنها به واسطه یک کلیک از طریق صفحه رایانه گوشهای از رویای مشترک آنها بود. در سالهایی که «یوری» و «کارستن» به فکر عملی کردن ایدهشان بودند چند دهه از رویای بزرگ سفر به ماه و فرود فضاپیمای آپولو روی این کره گذشته و پای رایانه های شخصی به خانهها باز شده بود. پس رویای آنها زیاد هم عجیب و دور از دسترس نبود. آنها خیلی زود فهمیدند رایانه های متعلق به اوایل دهه 90میلادی، برای این پروژه مناسب نیستند، ولی با کمک و حمایت غول بزرگ مخابراتی در اروپا یعنی شرکت دویچه تلکوم و Chaos Computer Clubیکی از بزرگترین گروههای هکری در اروپا معروف به گروه «CCC» توانستند ایده خود را پربارتر و در سال 1994 پروژه موفقیتآمیز«تراویژن» را برای ارائه در یک نمایشگاه بینالمللی ارتباطات در کیوتوی ژاپن آماده کنند.
لو رفتن فرمول در بهشت دنیای دیجیتال
همه چیز خوب پیش میرفت تا این که «یوری» و «کارستن» به «سیلیکونولی» منطقهای در جنوب شرقی سانفرانسیسکو سفر کردند. سیلیکونولی، بهشت نخبههای برنامهنویسی، هکرها و مخترعان دنیای دیجیتال است و ابرشرکتهای انفورماتیک دنیا مانند اپل، فیس بوک، ادوبی، اچ پی و آلفابت که گوگل یکی از زیرمجموعههای آن هاست در این منطقه قرار دارند. گفته میشود سیلیکونولی، محل تولد اینترنت است و نام این منطقه در ابتدا برگرفته از شمار بالای شرکتهای تولیدکننده تراشههای سیلیسیمی بوده است. اکنون تصور کنید در این منطقه که همه از برنامهنویسی سردرمیآورند و خوره فناوری هستند کد باارزش «تراویژن» به دست عدهای خاص بیفتد. در نهایت در سال 2005 وقتی گوگل به یک ابرشرکت فناوری تبدیل شده بود، گوگل ارث را منتشر کرد. برنامهای که یوری و کارستن احساس کردند که نسخه پروبال داده پروژه مشترک آنهاست و گوگل، رویای عملی شده آنها را دزدیده است. گوگل ارث را میتوان نقشه سه بعدی جهان دانست و برنامهای برای مشاهده اطلاعات جغرافیایی زمین. نقشههای این برنامه با کنار هم قرار دادن تصاویر انتخاب شده از تصاویر ماهوارهای، عکسبرداری هوایی و سامانه اطلاعات مکانی سه بعدی جهان به دست میآید. گوگل مدعی است 98درصد سطح زمین تحت پوشش گوگل ارث قرار گرفته است.
شکایت علیه غول فناوری
سالها بعد از سرقت ایده «تراویژن» و رونمایی از گوگلارث، یک شرکت حقوقی آلمانی از خالقان تراویژن دعوت کرد تا برای پسگرفتن حق ایده خود با گوگل مبارزه کنند. پای چندین میلیارد دلار در میان بود و اگر گوگل در این دادگاه شکست میخورد، سابقهای درخشان و پولی هنگفت به این شرکت میرسید. جمله «بدون تراویژن ساخت گوگل ارث هیچوقت ممکن نمیشد» جمله طلایی یکی از جلسههای این دادگاه بود که گوگل به خاطر آن قول پرداخت سهبرابری غرامت در برابر فاش نکردن این جمله را به یوری و کارستن داد، ولی آنها این قرارداد را قبول نکردند. در نهایت در دادگاه نهایی ورق برگشت. حکم دادگاه این بود که گواهی حق اختراع تراویژن نامعتبر بوده و به همین دلیل نمیتوان بسیار شبیه بودن الگوریتم Google Earth به الگوریتم تراویژن را الهام گرفتن از آن دانست. هنوز هم این که در فاصله دو دادگاهی که ممکن بود به سود تراویژن ختم شود دقیقا چه اتفاقی افتاد که حتی آن جمله طلایی هم به کار نیامد، مشخص نیست.
روایت ماجرا در «کد میلیون دلاری»
آغاز و روند ظهور اینترنت، احوال کسانی که با ایدههایشان میخواهند رویاهای بلندپروازانه خود را عملی کنند و همچنین طمع ابرشرکتهای فناوری برای بهدستآوردن این ایدهها بخشی از مینی سریال چهار قسمتی «کد میلیون دلاری» است. این سریال به خلق تراویژن توسط یوری و کارستن و چگونگی دفاع آنها از ایدهشان در دادگاه علیه گوگل، میپردازد. در واقع این سریال علاوه بر مبارزه باورنکردنی مخترعان با یک غول فناوری، به عصر اینترنت و شروع آن تا آنچه امروز به آن تبدیل شده است، میپردازد. نگاه غیرمستقیم و شکلگرفته بر پایه اسناد و مدارک در پرداخت مینی سریال، آن را از حواشی فیلمهایی مانند «شبکه اجتماعی» دیوید فینچر دور نگه داشته است.
وقتی اپل و گوگل میبازند!
مروری بر چند دادگاه که ابرشرکتهای دیجیتال با سرقت ایدهها، حقوق دیگر افراد
یا شرکتها را نقض کرده و جریمه شدهاند
«لری پیج» آمریکایی و «سرگئی برین» روسی را به نام مردان گوگل میشناسند. هر دو دانشجوی دکترای دانشگاه استنفورد بودند و در همان دوره با هم آشنا شدند. آنها در سال 1998 شرکت گوگل را به ثبت رساندند و وقتی برای اولین بار در سال 2004 بخشی از سهام شرکتشان را فروختند، تصمیم گرفتند تا سال 2024 که دیگر چیزی به رسیدن آن نمانده است با هم کار کنند. گوگل در سال 2015 قسمتهای مختلف خود را به صورت شرکت خوشهای آلفابت سازمان دهی کرد و اکنون بزرگترین زیرمجموعه این شرکت به شمار میآید. در پیشرفته بودن و تاثیرگذاری عمیق گوگل شکی نیست، اما این دلیل نمیشود که گوگل حق اختراع و ثبت ایدههای نوپا یا حتی رسمی شرکتهای خرد را به رسمیت نشناسد. در این قسمت درباره چند دادگاهی خواهیم گفت که گوگل ، اپل و فیس بوک در آن حق اختراع دیگران را به راحتی نقض کردهاند.
حق ثبت اختراع سُنُس
ماجرا به سه سال پیش و یک روز قبل از عرضه گوشی جدید پیکسل 5 گوگل برمیگردد. سُنس یک شرکت آمریکایی تولیدکننده لوازم الکترونیکی مصرفی، شکایتی را علیه گوگل تنظیم کرد. این شرکت را بیشتر برای تولید و توسعه بلندگوهای هوشمند میشناسند. طبق این شکایت، سنس مدعی شد پنج اختراع ثبت شده این شرکت که در بلندگوهای تولیدی آن قرار گرفته بود توسط گوگل بدون اجازه،استفاده شده است. یکی از مهمترین این فناوریها، همگامسازی آسانتر بلندگوهای بیسیم با یکدیگر است. در نتیجه این شکایت، قاضی حکم داد شرکت گوگل به علت نقض پنج حق اختراع ثبت شده متعلق به شرکت سنس، جریمه نقدی بپردازد. همچنین این تصمیم میتوانست ممنوعیتهای وارداتی را برای گوگل به همراه داشته باشد و به همین دلیل سنس تلاش کرد به علت همین تخلف جلوی واردات بلندگوهای هوشمند خانگی، گوشیهای پیکسل و دیگر محصولات مشابه را توسط گوگل از چین بگیرد. سنس بعد از محکومیت گوگل ضمن ابراز خوشحالی از این حکم گفت برای دفاع از فناوریهای ثبت شده خود و جلوگیری از استفاده بدون مجوز رقبای بزرگتر از آن ها تلاش میکند. اعلام این خبر موجب افزایش 4/11 درصدی ارزش سهام شرکت سنس شد.
بالونهای اینترنتی سرقتی!
هفت سال پیش شرکت «اسپیس دیتا» شکایتی را علیه گوگل تنظیم کرد که بر مبنای آن، مسئولان این شرکت مدعی شدند بیش از یک دهه پیش حق اختراع مشابه با پروژه بالونهای اینترنتی گوگل را به ثبت رساندهاند. این بالونهای عظیم، با گاز هلیوم پر می شوند و در ناحیه استراتوسفر جو به پرواز درمیآیند و اینترنت ماهوارهای را به نقاط کمتر توسعهیافته و بیبهره از اینترنت میآورند. اولین حق اختراع اسپیس دیتا که زمان ثبت آن به سال ۱۹۹۹ میلادی بازمیگردد طرح ویژه این شرکت برای ایجاد سیستم وایفای با بهکارگیری بالون را به تصویر کشیده و در حق اختراع دیگری که در سال ۲۰۰۱ میلادی ثبت شده، نحوه بازگردانی بالونها به زمین برای استفاده مجدد به چشم میخورد. اگرچه گوگل نیز حق اختراعهای زیادی را درخصوص اجرایی کردن پروژه Loon به ثبت رسانده است، اما نمونههای اسپیسدیتا قدمت بیشتری دارند. نکته درخور توجه این که گوگل پیش از راهاندازی پروژه لون، از فعالیتهای اسپیسدیتا اطلاع داشته و در این خصوص موسس این شرکت هم در سال ۲۰۰۸ میلادی با بازدید از محل شرکت یادشده، قرارداد همکاری را امضا کرده است.
کپیبرداری اپل از زیراکس
سال 1979 اپل خودش را برای عرضه عمومی اولیه سهام شرکتش آماده میکرد. در آن زمان، زیراکس شرکت تحقیقاتی پالو آلتو را اداره میکرد که در آن نوآورانهترین ایدهها را توسعه میدادند، اما این دو شرکت چه ربطی به هم دارند؟ زیراکس در ازای تبادل یک میلیون دلار سهام پیش از عرضه عمومی اولیه اپل استوک، جابز و برخی از مهندسان اپل را به بازدید از این مرکز دعوت کرد. در این بازدید جابز و همراهانش یک رابط کاربر گرافیکی (GUI) مشاهده کردند که فرسنگها از هر آنچه اپل تولید کرده بود، جلوتر بود. نتیجه واضح است. تیم اپل بهطور حرفهای آن را کپیبرداری کردند و در آخرین محصول خود یعنی اپل مکینتاش گنجاندند. زیراکس با این ادعا که اپل بهصورت غیرقانونی از حق کپیرایت زیراکس در رایانه های مکینتاش و لیزا استفاده کرده است از اپل شکایت و درخواست خسارت 150 میلیون دلاری کرد. در نهایت پرونده مختومه شد. اپل میلیونها رایانه فروخت، درحالیکه زیراکس از بازار رایانه ناپدید شد.
سرقت ایده فیسبوک توسط «زاکربرگ»
«مارک زاکربرگ» یکی از دانشجویان دانشگاه هاروارد بعد از یک شکست عشقی تصمیم گرفت سایتی به نام Facemash را برای سرگرمی دیگر دانشجوها بسازد. وبسایتی که در آن دانشجویان، به ظاهر دوستان خود از روی عکسشان رای میدادند، اما استقبال عجیب دانشجوها و حجم بالای دانلود آن، باعث اختلال در دانشگاه و سپس مسدود شدن آن شد. بعد از این اتفاق، «دیویا نارندرا» بههمراه شرکای خود که پیش از این میخواستند ایده یک شبکه اجتماعی را عملی کنند سراغ زاکربرگ رفتند تا او با قدرت برنامهنویسی خود در این پروژه با آنها همکاری کند، اما همزمان زاکربرگ تصمیم گرفت دور از چشم آنها ایده یک شبکه اجتماعی یعنی فیسبوک را عملی کند. بعد از طراحی و راهاندازی فیسبوک، دیویا و دیگر شرکای او، زاکربرگ را به سرقت ایده خود متهم کردند. زاکربرگ ابتدا اعلام کرد، شبکه اجتماعی فیس بوک هیچ ارتباطی با آن پروژه ندارد، اما چند نوبت شکایت رسمی نارندرا و برادران وینکلووس که تا سال ۲۰۱۱ هم ادامه داشت، باعث شد مارک برای تمام شدن موضوع به آن ها ۴۵ میلیون دلار غرامت پرداخت کند.
منابع این پرونده: medium.com، org. Techbuffal، ویرگول، نماوا

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.